ای به ازل بوده و نابوده ما
وی به ابد زنده و فرسوده ما
حلقهزن خانه به دوش توایم
چون در تو حلقه به گوش توایم
بیطمعیم از همه سازندهای
جز تو نداریم نوازندهای
از پی توست این همه امید و بیم
هم تو ببخشای و ببخش ای کریم
چاره ما ساز که بی داوریم
گر تو برانی به که روی آوریم
این چه زبان وین چه زبان را نیست
گفته و ناگفته پشیمانیست
در صفتت گنگ فرو ماندهایم
من عرف الله فرو خواندهایم
بر که پناهیم؟ تویی بینظیر
در که گریزیم؟ تویی دستگیر
جز در تو قبله نخواهیم ساخت
گر ننوازی تو که خواهد نواخت
دست چنین پیش که دارد که ما
زاری ازین بیش که دارد که ما
درگذر از جرم که خوانندهایم
چاره ما کن که پناهندهایم
ای شرف نام نظامی به تو
خواجگی اوست غلامی به تو
نظامی